صوراسرافیل Sur-e Israfil
هفته نامة تجددگرای عصر مشروطه ایران
صوراسرافیل از تأثیر گذارترین نشریات عصر مشروطیت* (1285 ش- 1324 ق- 1906 م ) است. نخستین شمارة آن روز پنجشنبه 17 ربیع الاخر 1325 ق (9 خرداد 1286) درتهران و آخرین شمارة آن در تاریخ 15 صفر 1327 ق در ایوردن (Yverdon) سوئیس انتشار یافت. "هفته نامة صوراسرافیل با کوشش و فکر و قلم سه نفر منتشر میشد: میرزا قاسم خان تبریزی، میرزا جهانگیر خان شیرازی (صوراسرافیل) و میرزا علی اکبر خان قزوینی (دهخدا)*[1]. هم نام روزنامه که زمینهای دینی داشت و هم سرلوحه (لوگوی) آن که تصویری از بیدارکردن مردگان است معرف رسالت بیدارگری روشنفکران ایرانی در سدة نوزدهم است. در تصویر "صوراسرافیل " فرشته ای پارچهای در دست دارد که بر آن نوشته شده "حریت، مساوات، اخوت" و این همان شعار معروف انقلاب کبیرفرانسه بود.
گفتمانی که صوراسرافیل در پی ترویج آن است، نوعی ملیت گرایی* سازگار با دین و تجدد* است.[2] که با زبانی تحلیلی، انتقادی و صریح در همه شمارهها دنبال شده است. در مقالة افتتاحیه (سرمقاله) صوراسرافیل این رویکرد در قالب پیشبرد جنبش مشروطیت*، نیل به ترقی و سعادت و دفاع از آزادی و عدالت چنین آورده شده است: "در تکمیل معنی مشروطیت و حمایت مجلس شورای ملی و معاونت روستائیان و ضعفا و مظلومین امیدواریم تا آخرین نفس ثابت قدم باشیم و از این نیت مقدس تا زندهایم دست نکشیم و با صدای رسا میگوییم که از تهدید و هلاکت بیم و خوفی نداریم و به زندگی بدون حریت و مساوات و شرف وقعی نمیگذاریم و به جز ذات پروردگار و احکام الهیه و قوانین ملکیه از احدی نمیترسیم.[3] توفیق مطبوعات در پیگیری این اهداف در ایران تابعی از "ساخت قدرت سیاسی" و "وضعیت جامعه مدنی" است که پس از مشروطه نیز دچار فراز و فرودهایی شد. صوراسرافیل در این فرآیند نقد رفتار و شیوه فرمانروایی حاکمان، ماهیت طبقه حاکم، وضع طبقات فرودست، اقتصاد ملی به ویژه مسأله ارضی و جایگاه دین در جامعه را وظیفه خود میدانست و میخواست هرآن چه را که بد و فاسد و معیوب میدید افشا کند.[4] صوراسرافیل توانست تا به توپ بستن مجلس (1287 هـ. 1326ق) و پشت سرنهادن 5 بار توقیف، 32 شماره را در ایران با نهایت صراحت منتشر کند که آخرین شمارة آن در تاریخ 20 جمادیالاول 1326 ق است. بعد از اعدام میرزا جهانگیرخان در باغشاه تهران (1326 ق) و فرار دهخدا به سوئیس سه شماره نیز در آنجا انتشار یافت و از آن پس برای همیشه تعطیل گردید.
در صوراسرافیل گرایش به زبان عامیانه و ساده به طور عمده در ستون "چرند پرند" نمایان است و گرنه برخی از مقالههای سیاسی و اجتماعی آن دشوار و سنگین و آکنده از واژگان عربی نامصطلح بودند.[5] در این ستون دهخدا توانست با طنز خویش از قدرت اسطوره زدایی کند و میان طنز و جد پلی از آگاهی به سوی تجدد بزند[6] و صوراسرافیل را به نشریهای مؤثر، مجبوب و پرفروش تبدیل کند.
صوراسرافیل با تیتراژ 5 هزار نسخه مردمیترین نشریه ایرانی در آغاز تشکیل مجلس بود. تیتراژ این روزنامه تا 24 هزار نسخه [7] و حتی 35 هزار نسخه [8]نیز آمده است، اما مهمتر از فروش شدت و دایره نفوذ آن در میان مردم است. صوراسرافیل در مکانهای عمومی مثل قهوهخانهها برای بیسوادان خوانده میشد و در برخی مناطق کشور بهترین سوغاتی به شمار میآمد[9] و توسط برخی تهیدستان برای ثواب خریداری میگردید.[10]
در عرصه مطبوعات به این ترتیب صوراسرافیل در دو زمینه بدعتگذار بود: اول از نظر ارائه طنزی پرمایه و هشدار دهنده در قالب نثری روان و ساده و غیر مکتبی در ادبیات مشروطه و دوم از لحاظ شیوه نگارش و ظرایف روزنامه نگاری که پیش از آن هیچ یک از روزنامههای فارسی زبان برآن پایه منتشر نشده بود[11]
از نظر محتوا نوشتههای سیاسی صوراسرافیل از آغاز حاوی" نقد قدرت" تا شخص شاه و طرح "حقوق ملت " بود، دهخدا سرمقالههای شماره یکم تا سوم را به صورت پیوسته در ضرورت رعایت "حقوق مردم" از سوی شاه نوشت و سرنوشت او را در مقابل خواستههای ملت دوگونه دانست. "حالت ابوعبدالله شقی" اسپانیولی و میکادوی ژاپنی هر دو ثبت تواریخ و آثار است و عالم نیز برحسب ظاهر عالم اختیار و انسان هم فاعل مختار" [12]ابوعبدالله شقی چون بر مردم خود ستم کرد طومار حکومت خود و دودمانش به دست دشمن بیگانه درنوردیده شد و لعنت تاریخ براو بارید و میکادو رهبری اصلاحات را در کشورش به دست گرفت و به صورت زمامداری افسانهای در آمد[13]
صوراسرافیل در اهتمام به اندیشة تجدد همانند بسیاری از مشروطهخواهان، این نکته را باز میگفت که پیشرفت فرنگ به دلیل آن بوده که اروپاییها بهتر از مسلمانها قرآن را فهمیدهاند، مفهومهایی مانند مشروطه، آزادی و مساوات نیز اصالتاً در اسلام وجود داشته، اما بعدها به دست فراموشی سپرده شدهاند[14]، این رویکرد نه تنها در حوزه سیاست که در همه عرصههای زندگی فردی و اجتماعی مورد توجه دستاندرکاران صوراسرافیل است و به ویژه در سرمقالههای آن دنبال میشود. تحلیل محتوای 34 شمارة صوراسرافیل نشان میدهد که در مدت انتشار آن، 8 شماره دارای سرمقاله بوده است که از این تعداد 3 مقاله به سیاست داخلی، 2 مقاله به مسایل اقتصادی، 2 مقاله به موضوعات فرهنگی و 1 مقاله به مقولههای اجتماعی پرداختهاند.[15]
[3] صوراسرافیل، 1325، صص 1و2
[8] بانک ملی ایران، 1317: 400
[10] دبیرسیاقی، 1364 : 330
منابع:
اصیل ، حجتالله (1387)، دهخدا در افق روشنفکری ایران، تهران ، انتشارات امیرکبیر
بارییر، ج (1363)، اقتصاد ایران، تهران، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی
بانک ملی ایران(1317)، مجله ، شمارة 27
براون، ادوارد (1337)، تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دورة مشروطیت، ترجمة محمد عباسی، تهران، معرفت
خانیکی ، هادی(1381)، قدرت جامعة مدنی و مطبوعات، تهران ، طرح نو
دبیرسیاقی، سید محمد(1364)، مقالات دهخدا، جلد 1، چاپ دوم، تهران، انتشارات تیراژه
درودیان، ولیالله(1378)، دخوی نابغه، تهران، گل آقا
دهخدا، علی اکبر(1325 ق)، "دوکلمه خیانت" ،صوراسرافیل ، ش 1
صوراسرافیل (تهران ، 1325-1326، ایورودون، 1327، ق) ،تجدید چاپ، تهران ، نشر تاریخ ایران، 1361
کهن، گوئل (1362)، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، جلد 1، تهران، نشر آگاه
یزدانی، سهراب ( 1386)، صوراسرافیل، نامه آزادی، چاپ اول، تهران، نشر نی