مقدمه:
"بررسی تاثیر جنگ ایران و عراق بر جنبش ملی گرای قومی کُردهای عراق در دهه 1980م" پژوهشی از سوی " اردشیر پشنگ"، کارشناس مسائل خاورمیانه، طی دو جلسه در روزهای 17 و 24 اسفند 1390 در محل دانشنامه اسلام معاصر ارائه شد. ایشان این پژوهش را در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد خود در دانشگاه تهران به انجام رسانده است و در حال حاضر مراحل نهایی انتشار آن بصورت کتاب توسط مرکز اسناد جنگ در حال سپری شدن است.
چکیده پژوهش:
اثبات احیای جنبش ملی گرای قومی کُرد در عراق در حین جنگ هشت ساله میان ایران و عراق در حد فاصل سال های 1980 تا 1988 محور اساسی پژوهش پیش رو است. پژوهش حاضر زمینه های تاریخی شکل گیری جنبش ملی گرای قومی کُرد در دوره عثمانی و سپس در کشور عراق را بررسی کرده و بعد از نشان دادن دوره های اوج و افول این جنبش در عراق، علل و عوامل موثر بر احیای مجدد این جنبش در دهه 1980 مورد مطالعه قرار گرفته است.
فصول مختلف پژوهش:
فصل اول: کلیات
فصل دوم: بررسی تاریخی جنبش ملی گرای قومی کُرد در عراق
فصل سوم: مبانی نظری پژوهش
فصل چهارم: جنبش ملیگرای قومی کُرد عراق در دوره جنگ هشت ساله (1980- 1988)
فصل پنجم: جنگ ایران و عراق و تقویت جنبش ملیگرای قومی کُرد در عراق
نتیجهگیری
کلیات:
کُردها یکی از اقوام آریایی و قوام دهندگان تمدن ایرانی در کنار پارسها و پارتها در فلات ایران بودهاند. تا سده شانزدهم میلادی اینان همچنان بخشی از سرزمین ایران را تشکیل میدادند. اما از 1514 (پس از جنگ چالدران) تا 1913م به دلیل ضعف حکومتهای مختلف حاکم بر ایران در برابر همسایه قدرتمندترش یعنی امپراتوری عثمانی، شاهد فرایند جداسازیِ چند مرحلهای بخش عمده سرزمینهای کُردنشین از ایران و الحاق آن به عثمانی هستیم. در نتیجه در این دوره سرنوشت بسیاری از کُردها دیگر نه همراه با سایر اقوام ایرانی بلکه با اقوام و ملل درون امپراتوری عثمانی گره خورد. این مساله با وقوع جنگ جهانی اول و تجزیه عثمانی توسط دولتهای پیروز اروپایی بسیار پیچیدهتر شد. چرا که در این زمان کردستان عثمانی در میان کشورهای جدیدالتاسیس ترکیه، عراق و سوریه تجزیه گردید و با احتساب بخش کُردنشین باقیمانده در خاک ایران عملاً کردستان به چهار تکه تقسیم گردید. لذا از این زمان علیرغم برخی ارتباطات، تاثیرگذاریها و تاثیرپذیریها اما عملاً سرنوشت کُردها در هریک از این کشورها متفاوت و جدا از دیگری شد. در پژوهش حاضر با توجه به اهداف از پیش اعلام گشته، از چهار منطقه مختلف کُردنشین تنها به بررسی وضعیت کُردهای عراقی پرداخته خواهد شد.
جنبش ملی گرای قومی کُرد در عراق حداقل دارای عمری برابر با خود این کشور است. چراکه کُردها از همان هنگام تاسیس عراق توسط بریتانیا در سال 1921 تاکنون در دورهها و به شیوههای مختلفی مخالفت خود را از قرار گرفتن در داخل مرزهای این کشور ابراز داشتهاند. هرچند این جنبش دارای فراز و فرودهای بسیاری بوده و نیز هرچند خواستها و چگونگی پیگیری آنها در هر دورهای تمایزاتی نسبت به دورههای دیگر یافته است، اما در کل و تا به امروز (2011) جنبش ملی گرای قومی کُرد در عراق به حیات خود ادامه داده است.
پژوهش حاضر تمرکز خود را از میان دورههای مختلف به دوره زمانی 1980 تا 1988 معطوف نموده است. لازم به اشاره است که جنبش ملی گرای قومی کُرد از آغاز تا دوره مذکور دارای فراز و فرودهای بسیاری بوده است. این جنبش با آغاز دهه 1960م به یکباره اوجگیری میکند که البته این اوجگیری به دلایل چندی از جمله امضای معاهده الجزایر میان ایران و عراق در اواسط دههی بعدی دچار افول شدیدی میشود.
مجموعه اقدامات کردها علیه دولت مرکزی در 1919 تا 1958
کُردهای عراقی از حدود دو سال پیش از تاسیس رسمی عراق در سال 1921م مخالفتهای خود را با مرزبندیهای جدید سیاسی و سپس دولت مرکزی تحت سیطره اقلیت عرب سنی به شیوههای مختلف (عمدتاً مبارزه مسلحانه) نشان دادند. اما در این راه با موانع جدی همچون حمایتهای بسیار تاثیرگذار بریتانیا از دولت مرکزی و همچنین فقدان انسجام داخلی روبرو بودند. اما با اینحال به مرور زمان خواستههای کُردها رنگ و بوی ناسیونالیستی و قومی بیشتری به خود گرفت و در حد فاصل سالهای 1921 تا 1958م توانستند پایههای ابتدایی اما قابل توجه جنبشی ناسیونالیستی – قومی در عراق را بنیان نهند.
1919 – 1932م قیام شیخ محمود برزنجی:
1931- 1934م قیام عشیره بارزانی
1939م تاسیس حزب هیوا
1943م شورش ملامصطفی بارزانی
1944م طراحی اولین پرچم کردستان
1944م گردهمایی فراگیر کُردها
1945م تاسیس حزب آزادی
1946م تاسیس حزب دموکراتیک کردستان
1946م مشارکت بارزانی در تاسیس جمهوری مهاباد
1947م مهاجرت بارزانی به شوروی
مجموعه اقدامات کُردها علیه دولت مرکزی در سالهای 1958 تا 1975
بازگشت بارزانی به عراق
کنگره پنجم حزب دموکرات
نزدیکی به ایران و ایالات متحده آمریکا
انجام جنگهای عمده پنجگانه
1) قیام ملامصطفی و وقوع جنگ اول با دولت 1961
2) کودتای ژنرال عارف اول و جنگ دوم کردستان 1962
3) وقوع جنگ سوم کردستان 1965
4) وقوع کودتای بعثیها و جنگ چهارم کردستان
5) وقوع جنگ پنجم کردستان 1975 (حمایت جدی و تاثیرگذار ایران بصورت مستقیم و آمریکا بصورت غیرمستقیم)
شاخصها و دلایل اثبات کننده در اوج بودن جنبش ملی گرای قومی کُرد (1958 تا 1975)
- داشتن رهبری فراگیر و کاریزماتیک توسط ملامصطفی بارزانی
- گسترش تدریجی حوزه نفوذ و تاثیرگذاری کُردها در عراق
- انسجام نسبی گروههای مختلف کُرد
- به چالش کشیده شدن قدرت و اقتدار دولت مرکزی در کردستان
- فراگیری جنبش ملی گرای قومی کُرد در بین مردم
- کسب امتیازات و حقوق بیشتر از دولت
- افزایش روابط خارجی کُردها و کسب حمایتهای منطقهای و بینالمللی
- مجبور شدن عراق به امضای معاهده الجزایر (دادن امتیاز در رقابت منطقه ای)
افول جنبش ملی گرای قومی کُرد عراق از 1975 تا 1980
وقوع جنگ پنجم میان کُردها و نیروهای دولتی عراق، علیرغم خوش بینیهای اولیه عراقیها برای پیروزی، نه تنها اینگونه نشد بلکه با توجه به تعداد و توان نیروهای کُرد و نیز حمایتهای تاثیرگذار ایران و آمریکا امنیت ملی عراق و تمامیت ارضی این کشور را با خطری بسیار حاد و جدی روبرو ساخت. این مساله باعث به تکاپو افتادن رهبران عراقی در جهت تلاش برای قطع کردن حمایتهای منطقهای و بین المللی از کُردهای این کشور از طریق ایجاد روابط دوستانه و حتی دادن پارهای امتیازات شد.
افزایش وابستگی جنبش ناسیونالیستی قومی کُرد عراقی به ایران که از اواخر دهه 1960م شروع و در سال 1975 به اوج خود رسیده بود، باعث شد تا توافق انجام شده میان شاه با صدام منجر به افول شدید و آنی قدرت سیاسی -نظامی کُردها در موقعیتهای کسب کردهشان شود. توافق الجزایر آنچنان ضربات شدیدی را به جنبش کُردهای عراقی وارد ساخت که کُردها در هنگام یاد بردن آن، از آن بعضاً از اصطلاح خیانت شاه استفاده میکنند.
عهدنامه داراى يک مقدمه، 8 ماده، يک الحاقيه و سه پروتکل همراه با چهار موافقتنامه تکمیلی است. محور اصلی معاهده شامل تعیین خطوط مرزی " اروندرود" (شط العرب) میان دو کشور بود که طی آن ایران توانست دیدگاه خود مبنی بر مبنا قرار دادن خط تالوگ بر این رودخانه را به طرف مقابل بقبولاند. اما محور فرعی آن به رعایت حسن همجواری میان دو کشور و در نتیجه قطع حمایت ایران از شورشیان کُرد عراقی مربوط میشد.
پس از اعلام امضای معاهده و انجام دیدار میان شاه ایران و بارزانی و اطمینان یافتن بارزانی از قطع کمکهای ایران، در تاریخ 11 مارس بارزانی در تلگرامی به ژنرال البکر نوشت: برای جلوگیری از خونریزی بیشتر حاضر است تا قانون خودمختاری را بپذیرد اما دولت عراق هفت روز بعد اعلام داشت درخواست کُردها قویاً و مطلقاً رد شده است.
دلایل اثبات کننده افول جنبش ملی گرای قومی کُرد در عراق (1975- 1980)
فقدان رهبری فراگیر
قطع حمایتهای بینالمللی و منطقهای از جنبش
افزایش نفوذ و حضور نیروهای عراقی در کردستان
ایجاد انشعاب و تفرقه جدی در میان گروههای کُرد
کاهش عملیاتهای نظامی کُردها در کردستان
تشدید سیاستهایی مانند ترحیل و تعریب
کوچ اجباری رهبران و بخش عمدهای از مبارزین کُرد
افزایش تعداد عشایر کُرد نزدیک به دولت
مبانی نظری پژوهش
بهره یکم بررسی مفاهیم
- قومیت
- ملیت
- ملیگرایی
- ملیگرایی قومی
بهره دوم چارچوب نظری
1) نظریه ساختار فرصت سیاسی
2) نظریه جنگ و تغییر
3) نظریه حامی –پیرو
با توجه به آنچه که در توضیح، شرح و تفسیر نظریات سهگانه "ساختار فرصت سیاسی" ، "جنگ و تغییر" و "حامی –پیرو" مطرح شد و با توجه به فرضیه اصلی و ویژگیها و ارتباطات و مسائل مرتبط با جنبش ملیگرای قومی کُرد در عراق باید گفت برای تبیین و توضیح این روابط تنها یک نظریه کارگر نخواهد افتاد و لازم است از ترکیبی از هر سه نظریه استفاده کرد. البته در این ترکیب نظریه حامی –پیرو دارای یک نقش محوریتر و یک پوشش گستردهتر است.
رابطه کُردهای عراقی با ایران در دو دوره مختلف (دوره قبل و دوره بعد از انقلاب اسلامی) را کاملاً میتوان بر اساس شاخصههای مطرح شده در نظریه حامی –پیرو توضیح و توجیه کرد. بر اساس نظریه حامی –پیرو یک رابطه میان طرفین باید وجود داشته باشد. همانطور که اشاره شد چنین رابطهای وجود داشته است.
اثبات احیای جنبش ملی گرای قومی کُرد در عراق در جنگ ایران و عراق
یکم- در سطح داخلی (روابط و مسائل کُردها با یکدیگر)
سازماندهی احزاب و نیروهای پراکنده
احیای نسبی عنصر رهبری در جنبش ملیگرای قومی کُرد
افزایش توان نظامی
اتحاد مجدد با سایر گروههای کُرد
فراگیری جنبش در بین مردم
دوم- در سطح ملی (روابط و مسائل میان کُردها با دولت و دیگر گروه های غیر کُرد عراقی)
به چالش کشاندن قدرت و نفوذ دولت در کردستان
گرفتن امتیاز از دولت مرکزی
کُردها محور اصلی جبهه معارضین عراقی
سوم- در سطح منطقه ای
کسب حامیان منطقه ای (ایران و سوریه)
تبدیل شدن به یک بازیگر تاثیرگذار در جنگ ایران و عراق
چهارم- در سطح فرامنطقه ای
بین المللی شدن مساله کُرد (بمباران شیمیایی حلبچه)
نتیجه گیری
کُردهای عراق که بعد از امضای معاهده الجزایر دچار سرخوردگی شدیدی از متحدشان محمد رضا شاه پهلوی شده بودند و جنبش مسلحانهشان در عراق دچار افت فاحش و بی تحرکی شده بود. در میان خود نیز دچار انشقاقات و تفرقه شدند. "جلال طالبانی" با خروج از گروه بارزانی در 1979 اقدام به تاسیس حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق کرد. گروه جدید منتقد جدی سیاستهای ملامصطفی بارزانی در سال 1975 و شکستش از عراق بودند در این زمان حزب دموکرات کردستان عراق در یک وضعیت سخت و تحت فشار افکار عامه کُردها و رقیب جدیدش بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مساله کُرد در عراق تحت الشعاع جنگ آفرینی صدام حسین علیه ایران بوده است. استانهای کُرد نشین عراق بویژه در سالهای میانی و پایانی جنگ به صحنه عملیاتی و برخورد قوای دو کشور بدل شدند. در میان گروههای کُرد عراقی "حزب دموکرات کردستان عراق" برای احیای مجدد خود از بدو پیروزی انقلاب اسلامی دارای روابط نزدیک با ایران شد و دیگر گروه مهم کُرد عراقی، یعنی "اتحادیه میهنی کردستان عراق" ، از سال 1986 به عنوان متحد ایران بر علیه عراق در جنگ شرکت جست.
جنبش کُردهای عراق در فاصله سالهای 1975 تا 1980 نتوانسته بود به اقدام جدی در جهت دستیابی به خواستههایشان در عراق دست زند. نیروهایش یا خلع سلاح شده و یا از طریق کوهستانهای صعب العبور به ایران پناهنده شده بودند. کردستان تحت تسلط نسبی دولت و نیروهای نظامی و امنیتی رژیم حکومت قرار گرفته بود و این رژیم اقدام به اجرای سیاستهایی همچون تعریب (عربی سازی در کرکوک، موصل و دیاله) و زمین سوخته (از بین بردن زمینهای کشاورزی در روستاهای کُردنشین)، افزایش فشار روز افزون بر مردم کُرد کرده بود.
اما از دهه 1980 میلادی جنبش کُردی در عراق به موفقیتهای گسترده و متداومی دست یافته است. این جنبش در طول دهه مذکور احیا شده و در دهههای 1990 و 2000 با ضربآهنگ ملموسی تثبیت و تقویت شده است. به نحوی که هم اینک کُردها یک نیروی تعیین کننده در معادلات سیاسی عراق به شمار میروند.